.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان

1 –  خرو ج خراساني= در ميان علويّاني كه از ايران براي زمينه سازي ظهور خرو ج مي كنند دو شخصيّت بزرگوار درخشندگي و شجاعت خاصّي دارند. يكي از آنان سيّد حسني است. سيّدي زيبا با قدّي بلند و محاسني پر پشت كه انگشتر زيادي به دست مي كند و نام شريفش محمّد يا محمّد علي است و البته داراي كرامت است و هر روز به خدمت آقا امام زمان [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] مي رسد و هنگام قيام زره اي  بهشتي بر تن مي نمايد« ر.ك. پيمان يزد = 19 /7/82»و ديگري شعيب بن صالح فرمانده لشكر سيّد حسني مي باشد.در اينجا احاديثي از كتاب روزگار رهايي مي آوريم :الف-  ” پرچم هاي سياهي براي نبرد با سفياني به حركت در مي آيند كه ميان آن ها جواني از بني هاشم است كه صورتش چون قرص قمر است و در دست چپش خالي است . در پيشاپيش اين سپاه شعيب بن صالح تميمي است كه كلاه هاي سپاهيانش سياه است وجامه هايشان سپيد. سپاه سفياني را شكست مي دهند و به سوي غرب پيش مي روند تا به بيت المقدّس مي رسند و زمينه را براي حضرت مهدي [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] فراهم مي كنند.“ب-  ” ما خانداني هستيم كه خداوند به جاي دنيا ،آخرت را برگزيده است اهل بيت من بعد از من دچار بلاها ، گرفتاري ها،تبعيد ها و جلاي وطن ها مي شوند تا گروهي از خراسان با پرچم هاي سياه حركت كنند و خير و صلاح را مطالبه نمايند پس به آن ها داده نمي شود. آن ها نبرد مي كنند و پيروز مي شوند و به آنچه مي خواستند دست مي يابند ولي آن را نمي پذيرند بلكه به مردي از عترت من تقديم مي كنند كه او جهان را پر از عدل و داد نمايد آنچنان كه مملوّ از جور و ستم شده است. آگاه باشيد هر كس آن ها را      د رك كند ،به سوي آن ها بشتابد اگرچه با سينه خيز رفتن از روي برف ها باشد كه او مهدي[عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف]است.“ج-  ” مردي گند م گون ،چهار شانه و كوسه به نام شعيب بن صالح،با چهار هزار نفر از ري خرو ج مي كند كه در پيش قد م ظهور حضرت مهدي [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] است. كسي در برابرش ايستادگي نمي كند جز اينكه كشته مي شود. “د-  ” مردي ازقزوين خروج مي كند كه با يكي از پيامبران هم نام است. مشرك و مؤمن به اطاعتش مي شتابند. كوه ها را پر از رعب و وحشت مي سازد.“ه-  ” سپاهيان خراسان به حركت در مي آيند. شعيب بن صالح تميمي در طالقان به آن ها مي پيوندد . در خوزستان به يك سيد موسوي بيعت مي شود. پرچمي براي چماق داران كرد فراهم مي شود . عرب ها بر سرزمين ارمني ها و سيكلوب ها غلبه مي كنند و هرقل(آسياي صغير) در برابر   فرمانده هان سفياني تسليم مي شود.“و- { حديث ذيل طولاني است و گزيده اي از آن را مي آوريم. }” سپس جواني خوش اندام از حوالي قزوين و ديلم براي نصرت آل محمّد (عليهم السّلام)خروج مي كند و با بانگي رسا و بياني شيوا پيروان آل محمد (عليهم السّلام) را ندا مي كند: كه اي آل محمد (عليهم السّلام) بانگ ستم ديده غمين را لبّيك گوييد. گنجينه هاي طالقان به او پاسخ مثبت مي دهند. چه گنج ها و گنجينه هايي ! كه از طلا و نقره نيستند بلكه مرداني فولادين هستند كه بر يابو هاي ابلق سوارند و سلاح هاي كوتاهي در دست دارند. از شوق و علاقه اي كه به جهاد دارند ، جست و خيز مي زنند و خود را به سپاه دشمن مي زنند ، مي جنگند و پيروز مي شوند. فرمانده آن ها مردي از تميم به نام شعيب بن صالح است. بزرگ و كوچك شمشير به دست گرفته وارد كارزار مي شوند. سيد حسني كه صورتش چون ماه تابان است،در اين نبرد شمشير مي زند و با ستمگران نبرد مي كند تا وارد كوفه شود و كوفه را ستاد فرماندهي خود قرار دهد. آنگاه به او خبر مي رسد كه حضرت مهدي [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] ظهور فرموده است...“ز- {شعيب بن صالح} ” جواني است نورس، زرد و گندمگون ،كوسه و خفيف اللـّحيه ،كسي در برابرش نمي ايستد جز اينكه كشته مي شود. اگر با كوه ها درگير شود از بن بر مي كند تا وارد سرزمين قدس شود.او پرچمدار حضرت مهدي [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف]  خواهد بود.“در كتاب مهدي منتظر [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف]  آمده است:رايت [پرچم] خراساني ، رايتي غير از بيرق هاي سياه ابومسلم از خراسان براي تشكيل دولت بني عباس و غير از رايت مغول كه عاقبت دولت بني عباس را بر هم زد مي باشد و از هر سه در اخبار بسياري ياد شده است... آنچه به نظر اين حقير(مرحوم حاج شيخ محمد جواد خراساني ره) مي رسد آن است كه چند رايت ‹پرچم› از نقاط مختلف شرق قيام خواهد كرد و مجتمع آن ها خراسان است و همه با هم يكي خواهند شد. از خراسان قيام خواهند كرد.2 - فـتـنـه دجّالالف - ” هيـچ پيغمبري نيامد مگر آن كه مرد م را از فتنه دجّال ترساند.“ب - ” در پيش قد م او سه سال خشكي است .“ج – ”دجّال با گروهي كه طيلسان( سبز) مي پوشند و كفش مويين به پا مي كنند در حومه كرمان فرود مي آيد.“د- ” هفتاد هزار ترك ،يهود،زنا زاده ،خواننده،نوازنده،باديه نشين و زن از او پيروي مي كنند. چون دجّال خرو ج كند ،طوفاني چون طوفان قوم عاد و بانگي چون بانگ قوم صالح و مسخي چون مسخ اصحاب رسّ واقع مي شود.“ه-  ” مدت 40 روز در روي زمين جولان مي كند ،روزي چون يك سال ، روزي چون يك ماه و ديگر روزهايش چون روزهاي شما.“و- ” به همه اقطار و اكناف جهان وارد مي شود جز مكـّه و حوالي مكـّه و مدينه و حوالي مدينه.“ز- ” آگاه باشيد كه بيشتر پيروانش فرزندان نامشروع و اصحاب طيلسان سبز مي باشند. خداوند او را در گردنه افيق به دست كسي كه عيسي مسيح پشت سرش نماز مي خواند، سه ساعت گذشته از روز جمعه به هلاكت مي رساند.“ح- ” دجّال پس از خشك شد ن درياچه طبريّه خروج مي كند.“{احاديثي كه آورده شد، گزيده و مختصري از احاديث فراواني است كه در مورد دجّال آمده است. البته در منابع اهل تسنن سخن بيشتري آمده است.}مؤلف كتاب «جهان در سيطره صاحب الزّمان [عجـّـل الله تعالي فرجـه الشّريف] » در مورد دجّال و مركب او فرضيّه اي آورده است و در مقام نتيجه گيري مشخصات دجّال را با بعضي از سرنشينان ناشناخته سفينه ها وبشقاب هاي پرنده مقايسه و مطابقت نموده است و مشخصات مشترك را اين گونه بيان كرده است:1- آبله رو بود ن  2- داشتن سر و كلـّه بزرگ 3- قدّ بلند 4- چشمان برّاق 5- يك چشم بود ن 6- طيلسان هاي سبز و موارد ديگر.در مورد مركب دجّال آن را نوعي وسيله پيشرفته و مد رن نقليه (زميني و بيشتر هوايي) مي داند كه ابعادي  عظيم و سرعتي فوق العاده دارد. . .دجّال و صهيونيست :* استاد علي كوراني در كتاب عصر ظهور مي فرمايد: « احتمال قوي نزد من ،اين است كه اين جنبش بعد از مدتي نه چندان كوتاه پس از برپايـي حكومت جهاني حضرت مهدي [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] و رفاه عمومي ملـّت هاي جهان و پيشرفت حيرت انگيز علوم خواهد بود و خروج وي نشأت گرفته از يهود بسيار پيشرفته و داراي ابعاد عقيدتي و سياسي گسترده است.»* استاد كامل سليمان در كتاب روزگار رهايي در توضيح اين حديث : « آبادي بيت المقدس، خرابي مدينه را به دنبال دارد و خرابي مدينه ،نبرد بي امان را و پس از آن قسطنطنيه (استانبول) فتح مي شود و فتح استانبول خروج دجّال را به دنبال دارد.» مي فرمايد: صهيونيسم بين المللي پس از آن كه احترام مسجد اقصي و كليساي قيامت را از بين برد به تعمير و آباداني بيت المقدّ س پرداختند. خرابي مدينه به دست سپاه سفياني ...، آن گاه جنگ سرنوشت ساز حق و باطل آغاز مي شود... و آنگاه استانبول به دست سپاه اسلام  فتح مي شود.محل خرو ج دجـّال :* مرحوم خراساني در كتاب خود گويد:«اخبار در محلّ خروجش مختلف است كه سجستان است يا اصفهان يا از نواحي خراسان و وقت خرو ج او نيز معلوم نيست كه پيش از ظهور است يا بعد، ولي مسلـّم است كه در سال ظهور حضرت[عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] است. » درجاي ديگر گويد:« ممكن است حديث حضرت باقر (عليه السـّـلام) كه مكرّر مي فرمود:خراسان خراسان، سجستان سجستان،اشاره به اين باشد و الله العالم.»محقـّقين محترم در مورد علائم دجّال {كه اكثر آن ها اتـّفاق افتاده است}به كتاب ارزشمند منتخب الاثر ‌‌‌‌‹عربي› مراجعه فرمايند.3 - بني قنطورهالف ـ ” نزديك است كه سلطنت عرب به دست بني قنطوره برچيده شود؛ بني قنطوره قومي هستند با صورتهاي پهن، بيني هاي فرورفته وديدگان كوچك، صورتهايشان چون سپرهاي آهنين است، كفشهاي مويي به پا مي كنند و در محلّي در نزديكي سرزمين عرب كه از زمين هاي عربي است فرود آيند كه به آنجا وادي لون گفته مي شود. عرب ها سخت با آنها درگير مي شوند ... ,,    ‹اين حديث طولاني است و ادامه دارد. ›ب ـ ” نزديك است كه بني قنطوره شما را از سرزمين هاي خود از خاك عراق بيرون كنند .,,ج ـ ” قومي كه صورتهاي پهن وديدگان ريزوقيافه هاي غمباري دارند امّت مرا مي رانند و به جزيرة العرب برمي گردانند.اين حمله وگريزسه بار روي مي دهد...“د ـ ” بني قنطوره  وارد بصره مي شوند، در كنار رود دجله فرود مي آيند، مرد م سه گروه  مي شوند گروهي به پد ران خود مي پيوندند،گروهي به سختي مي افتند وكفر مي ورزند و گروهي خانواده هاي خود را پشت سر خود قرار مي دهند و وارد نبرد مي شوند. كشته هايشان شهيد است...“ه ـ ” واي بر زورا(بغداد) از بني قنطوره گويي با چشم خود مي بينم كه حريم زنها در زير پاي سواران سپاه لگد مال شده و شعله هاي آتششان شام راطعمه حريق نموده است، بدا به حال حلب از محاصره آنان. شهرهاي شامات در زير پايشان لگدمال مي شود واز شامات جز دمشق و نواحي آن باقي نمي ماند ودشت ودمن از خون مردمان رنگين مي شود،سپس با اعلام امن وامان وارد بعلبك مي شوند و همه نواحي لبنان را حوادث خونبار فرا مي گيرد...“و ـ” واز بيشترين نشانه ها بني قنطوره و  سلطه آنها بر عراق و شامات است“ز ـ ” بني قنطوره مسلمانان را دنبال مي كنند واسبهاي خود را به نخلهاي خوخا(در نزديكي مسجد كوفه) مي بندند و از آبشخورهاي فرات مي نوشند. آنان كه از خراسان وسجستان مي آيند مرد م عراق را به شدت فراري مي دهند، آنها شريراني هستند كه مرحمت از دلهايشان گرفته شده است. در ميان حيره وكوفه به هركس برسند مي كشند و اسير مي گيرند.“ح ـ ” واي بر امّت محمد [صلّي الله عليه وآله] هنگامي كه شهر نشيني را تحمل كنند و بني قنطوره از رود سيحان بگذ رند واز آب دجله بخورند و به سوي بصره وابّـله تهاجم كنند.“{ در كتاب روزگار رهايي احاديث فراواني آمده است كه مختصري از آنرا در بالا نقل كرديم ولي در كتاب مرحوم خراساني حديثي نيامده است.}*در مقابل اين احاديث و شايد مكمّـل اين روايات، احاديث ديگري است كه بني قنطوره را به نحو ديگري معرفي مي كند. در كتاب جهان در سيطره صاحب الزّمان(عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف) آمده است: ” زود باشد كه تأييد كند خدا اين دين را به گروههايي كه هيچ بهره اي از دين ندارند.“ مؤلف اين كتاب قد رت آنان را  قد رتي فوق بشري مي داند و آنان را يك دسته از سرنشينان وصاحبان سفاين ناشناس پرنده معرفي مي كند.4 - آتشي بزرگالف ـ ” هنگامي كه نشانه اي بزرگ در آسمان ديده شود وآن آتشي عظيم است كه از سوي مشرق زمين پديد آيد و شب هايي بد رخشد، فرج مردم در آن زمان است كه اين نشانه در پيش قد م ظهور قائم [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] و به فاصله اندك مي باشد .“ب ـ ” عمودي از آتش در طرف مشرق آسمان پديد مي آيد كه همه مرد م روي زمين آنرا مي بينند. هر كس آن زمان را درك كند براي خانواده اش مواد غذايي يك ساله را تأمين كند.“{ مؤلف كتاب روزگار رهايي محل وقوع اين حادثه هولناك را در منطقه چاههاي نفتي ظهران در حجاز مي داند.}نمونه اي از آن  كه قبلاً اتّفاق افتاده است به نقل از كتاب جهان در سيطره صاحب الزّمان (عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف) مي آوريم: «در روز سي ام ژوئن 1908 اهالي قسمتي از سيبريه شاهد منظره بديعي شدند و گلوله اي آتشين را ديدند كه در آسمان با سرعتي شگفت انگيز سير مي كند ، بلافاصله پس ازآ ن صداي هراس انگيزي به گوش رسيد وبادي گرم وآتشناك وزيد ، آسمان از تفّ اين آتش چندان روشن شد كه چشم را مي زد واين روشني تا چندين شب دوام يافت و در سرتاسر سيبريه و حتّي در اروپا قابل ديد ن بود...»5 -  مسخمرحوم خراساني دركتاب مهدي منتظر(عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف) گويد: ازاموري كه تقريباً حتمي الوقوع است ظهورمسخ است ... وممكن است كه درسالهاي پيش ازسال ظهورتحقّق يابد امّا بيشترمي نمايد كه درسال ظهور خواهد بود...دراينجا احاديثي ازكتاب روزگار رها يي مي آوريم.[‌مسخ : دگرگوني سيرت وصورت چيزي به شكلي جزآنچه هست (مبدّ ل شد ن انسان دو پا به حيوان وحشي چهار پا) ]الف -« درآخرالزّمان ،خسف، قذف، مسخ  واقع خواهد شد . »ب - « قومي از اين امّت شب را در كنار سفره طعام وشراب ولهو ولعب سپري مي كنند وبامدادان به صورت ميمون وخوك در مي آيند.»ج - پيشواي ششم شيعيان [عليه السّلام ] در تفسير آيه شريفه « پيش از عذاب بزرگ،از عذاب كوچك به آ نها مي چشانيم .»«سوره سجده  آيه 21»  فرمود: « چه ذلـّت وخواري بالا تر ازاينكه انسان در ميان خانه وخانواده اش در كنار سفره نشسته باشد وناگهان اهل خانه گريـبان چاك كرده ، ناله سر دهند ، مرد م بپرسند : چه شده ؟! گفته شود : اين فلاني است، همين الآن مسخ شد!! ابوبصيرازآن حضرت (عليه السّلام)پرسيد: اين فجايع پيش از قيام قائم [عجـّـل الله تعالي فرجه الشّريف] روي مي دهد  يا بعد از قيام او؟!  فرمود: پيش از قيام او . »د - «  فتنه ها زمين را ازكران تا كران فرا گيرد ومسخ شد ن در ميان دشمنان حقّ وحقيقت فراوان گردد. »ه - « باد زورا(طوفان، گرد باد، از سوي بغداد، از سوي دجله) به شكلي كه نظيرش ديده نشده ؛ مي وزد،مرد م به دانشمندان خود پناه مي برند وآنها را مسخ شده مي يابند ومي بينند كه به صورت ميمون وخوك درآمده اند، صورت شان سياه شد ه و د يد گان شان  كبود گشته است. »





:: موضوعات مرتبط: *26ماه انتظار باعلائم ظهور* , ,
:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی